بعد از امتحانات نیمسال اول، موضوعی که یک سری از بچهها رو اذیت میکنه اینه که چند روز پُر انرژی درس میخونن امّا بعدش بیانگیزه میشن یا برای ادامه مسیر استرس میگیرن و دنبال جواب این سوالند که چطوری انگیزه درس خوندن پیدا کنم؟ بزار همین اول خیالت رو راحت کنم، استرس و بی انگیزگی طبیعیه و سراغ همه میاد!! “اصل پذیرش” در این دوران خیلی میتونه به آرامشت کمک کنه.
در قدم بعدی باید سعی کنی شرایط رو با روشهای اصولی و درست مدیریت کنی و با این روشها سعی در کنترل و مدیریت استرس، بی انگیزگی و بی حالیمون برای درس خوندن داشته باشی. اینکه بتونی بی انگیزگی خودت رو مدیریت کنی خیلی میتونه بهت کمک کنه چون اگه بخوای با بیانگیزگی درس بخونی با کیفیت نخواهد بود و اگه هم بخوای تفریح کنی همیشه باعذاب وجدانه و اینجوری انگار توی یک برزخی گیر افتادی که بیرون اومدن ازش کار راحتی نیست. اگه تو هم در چنین شرایطی قرار داری بیا با چند گام سعی کنیم احساسات خودمونو مدیریت کنیم:

گام اول: مشخص کن چی میخوای!!! (تکنیک غول چراغ جادو)
فرض کن یه غول چراغ جادو جلوت ظاهر شده و بهت میگه هر چیزی از زندگی بخوای رو الان برات اوکی میکنم. (بدون هیچ محدودیت و هیچ ترسی) حتی خداوند هم در قرآن میگه: ادعونی استجب لکم. فقط کافیه بدونی از زندگی چی میخوای، بعداون هدف و آرزو رو به قسمت های کوچکتر خوردش کنی و پله پله بهش برسی. یادت باشه تا ندونی از زندگی چی میخوای معلومه بی انگیزگیه، بی حس و بیحال بودنه طولانی تر میشه و بیشتر سراغت میاد!!
گام دوم: برنامه ریزی درست و منطقی
گاهی برنامهریزی که انجام دادی بیشتر از اندازه توان توئه و به شدت غیرمنطقی و ایده آله. همین موضوع باعث میشه چند روزی به برنامه پایبند باشی و بعد از چندروز رهاش کنی و همین رها کردن برنامه به شدت باعث بیانگیزگیت میشه. هر برنامهریزی که انجام بدی و اون رو اجرایی نکنی داری یه قدم به افسردگی نزدیکتر میشی و دلایل علمی برای این موضوع وجود داره: در روانشناسی میگن اگه برنامه ریزی کنی و به اون عمل نکنی، در واقع به عزت نفس خودت آسیب زدی؛ بنابراین حجم برنامه حتماً باید مشخص باشه (مثلاً میخوام فصل اعداد صحیح رو بخونم و 50 تست بزنم.) راستی حتماً برای اجرای برنامت یه ددلاین قرار بده و برنامت حتماً واقعی و قابل اجرا باشه.
اگه دوست داری بیشتر در مورد نحوه برنامهریزی بدونی، خوندن این مقاله از خط علم رو از دست نده:
چطور برای قبولی در آزمون تیزهوشان برنامهریزی کنم؟

گام سوم: با خودت رفیق باش و به احساساتت احترام بگذار.
تا زمانی که خودت رو دوست نداشته باشی، بابت اشتباهاتت خودتو سرزنش کنی، قبول نکنی که گاهی بی انگیزه شدن یه اتفاق طبیعیه و ماندگار نیست، برای آرزوهات ارزش قائل نشی، حتی اگه ما 17 بار هم به تو بگیم تو میتونی، عالی هستی، درجه یک هستی، کافیه فقط یکبار با خودت فکر کنی نه نمیتونی، همه چیز دود میشه میره هوا….پس یادت نره فقط تو هستی که میتونی به خودت کمک کنی. پس اگه یه روز حال نداشتی درس بخونی لطفاً خودتو سرزنش نکن.
گام چهارم: نوشتن چیزایی که دوست داری بهشون برسی!
اگه وقتی در یه آزمون نتیجه نمیگیری، وقتی نمرههات کم میشه میخوای همه چیز و همه کس رو مقصر بدونی، خیلی خوبه که در اینجور مواقع داشته هاتو روی یه کاغذ بنویسی. مثلاً اساتید حرفهای که دارن بهت آموزش میدن، مشاورههایی که داری، کارگاه هایی که آقای نقدی برگزار میکنن، پدر و مادری که مثل شیر پشت سرت هستن و برات سرمایهگذاری کردن و در یکی از خفنترین آموزشگاههای ایران ثبت نامت کردن. البته یه لیستی هم از بهونههات بنویس و همشون رو بنداز سطل زباله و با خودت بگو همه بهونههامو له کردم و با همشون خداحافظی کردم.
گام پنجم: استفاده از قانون 5 ثانیه و فقط شروع کردن!
دنبال کمالگرایی و بهترین بودن همیشگی اوضاع و محیط نباش.
مغز انسان وقتی تصمیم میگیره کاری رو انجام بده تا زمانی که اون کاررو عملی کنه، 5 ثانیه گیجه و هر کاری بهش بگی قطعاً انجامش میده ولی بعد از 5 ثانیه شُل میشه و ممکنه اون کار رو دیگه انجام نده. فراموش نکن تعلل دشمن رویاهاته و اول کلمه شکست : شکه، آدمی که زیاد شک میکنه، فکر میکنه، پس قطعاً شکست میخوره. هیچ موقع دنبال بهترین شرایط برای شروع نباش، مثلاً اینکه همه جا باید سکوت باشه تا بتونم درس بخونم، فقط تو اتاق خودم میتونم درس بخونم. گاهی فقط ریلکس باش و کارتو انجام بده.
پس یکبار برنامهریزی کن، هدف گذاری کن و هزار بار اجرا کن؛ اینجوری موفقیتت حتیمه.

گام ششم: فیلترینگ محیط، فرار از دوستان منفی و بی انگیزه
دوست خوب مثل عطر فروشه، حتی اگه عطر به تو نده، بوی عطرش به تو میرسه. یک سری از بی انگیزگیهای ما از محیط بهت منتقل میشه. مثلاً به دوستت زنگ میزنی میگی من دارم تست هوش میزنم، تو چیکار میکنی؟ اون میگه حال داری بابا!!! من دارم پی اس بازی میکنم! در این لحظه چه احساسی بهت دست میده؟ انگیزه میگیری یا ناامید و سرخورده میشی؟ یادت باشه محیط و اطرافیان به شدت میتونن روی حس و حال تو تاثیرگذار باشن. برای همینه که میگیم یک مدرسهی خوب میتونه آینده تو رو کامل دستخوش تغییر کنه. حتی گاهی یه سری صحبتهای اطرافیان از روی خوبیه مثلاً خالهت بهت میگه امسال چشم امید ما به توئه… همین جمله باعث میشه خیلی ناخواسته ترس از نتیجه در تو به وجود بیاد و دچار استرس بشی و در روند مطالعاتیت اختلال ایجاد کنه.
گام هفتم: افزایش مهارت و دانش
گاهی آدم انگیزه نداره درس بخونه چون روی اون درس خیلی مهارت بالایی نداره و خیلی مسلط نیست. مثل مامان بزرگمون که فوتبال دوست نداره چون اصلاً قوانین بازی رو نمیدونه…ما هم یک درس رو دوست نداریم چون خیلی قوانین مطالعه درست اون درس رو بلد نیستیم. بعضی از بچهها 5 ساعت میخونن ولی ارزش مطالعاتیشون 10 ساعته. به خاطر اینکه بلدن چطور تمرکز کنن، هر درس رو چطوری بخونن و تست بزنن و وقتی هم بلد نیستن یا خیلی مسلط نیستن توی دورههای خاص شرکت میکنن، مشاور میگیرن، دوره هوش ریاضی و سایر مباحث آزمون تیزهوشان ثبت نام میکنن و تمام سعیشون اینه که مهارت خودشون رو بالا ببرن و موازی با این اقدامات انگیزه مطالعاتیشون برای اون درس هم بالاتر میره.
اگه کنجکاوی چطور هوش ریاضی رو بخونی و طراحان سوالات هوش ریاضی چطور فکر میکنن؟ ما توو یه مقاله بطور جامع در موردش صحبت کردیم :
هوش ریاضی،منطقی: ترسناکترین و شیرینترین مبحث آزمون تیزهوشان

گام هشتم: برای موفقیتهای کوچیک به خودت جایزه بده.
دلیل اینکه ما خیلی از کارها رو نصفه نیمه رها میکنیم و حوصله انجامشونو نداریم، اینه که کارهای خیلی بزرگی رو برای خودمون مشخص میکینم. مثلاً میخوایم لاغر شیم به خودمون میگیم از این به بعد یه وعدهی غذایی حذف، 2 ساعت پیاده روی روزانه و 2 ساعتم باشگاه! بابا خب معلومه نمیشه!!! این وعده وعیدها بهت همیشه جَو میده و داغت میکنه امّا نمیپزونه تورو…آقا اگه ریاضیت ضعیفه روزی فقط 5 تا تست بزن. 5 تا تست خیلی نیست و قطعاً انجامش میدی. توی ماه میشه 150 تست. بهت قول میدم با این برنامه درصدهات آروم آروم افزایش پیدا کنه چون اولاً تعداد تست کمی نزدی، 150 تست کم نیست. دوماً ممکنه به جای 5 تا تست یه روز حتی بیشترم بزنی چون گرم شدی. سوماً ناامید نمیشی این برنامهات 100% اجرا میشه چون نه انرژی زیادی میخواد، نه حوصله، نه انگیزه… هرطور شده اجرا میشه و چون اجرا شده تو حالت خوبه!!!
پس یادت باشه سنگ بزرگ برندار که هم خسته میشی، هم سرت میشکنه.
در طی این مسیر هم به هر کدوم از اهداف کوچیکت که رسیدی به خودت جایزه بده؛ همون چیزی که دوسش داری….
گام نهم: از مسیر لذت ببر، بیخیال نتیجه!!!
بعضی اوقات ما بیحال میشیم، بیانگیزه میشیم چون زود دنبال نتیجه گرفتن هستیم. تازه 1 هفته هست که شروع کردیم با اصول صحیح درس خوندن و تست زدن؛ یه آزمون میریم میدیم نتیجه هنوز خیلی بالا نیست؛ سریع ناراحت و ناامید میشیم. یادت نره با آب دادن یهویی و یه روزه به گل یا گیاه، رشد اون سریع نمیشه و فرداش میوه نمیده. پس فراموش نکن اینکه ترازت بعد از افزایش ساعت مطالعاتی و تعداد تستها و اصلاح روش مطالعه بالا بره؛ نیاز به زمان داره.
فست فودی نباش رفیق .موفقیت مثل آبگوشته زمان میبره تا جا بیوفته. بیا قول بدیم فقط 2 ماه بدون اینکه به نتیجه فکر کنیم تلاش خودمونو کنیم، خوب درس بخونیم و تست بزنیم، با کیفیت کار کنیم، مطمئن باش در سکوتِ تو، موفقیتت سرو صدا میکنه!!
کار مهم ما از اینجا شروع میشه…. بعد از امتحانات نیمسال اول، باید چکار کنیم؟

